-
جواز عشق
چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388 23:24
به نام خدا یادم نمیرود که هنوز از برای عشق دستم به سوی هر کس و ناکس دراز شد البته هیچ کسی یاریم نکرد تا اینکه وقت غمزه و ناز و نیاز شد قلبم چو سینه دریا پر از خروش آرام بخشم آتش و سوز و گداز شد آمد به روی و بر انداخت زیر و بر هر کس که پیش رخش سرّ و ساز شد هر لحظه ام غم و غم من خنده های او هر رازم آشکار و عیانش چو راز...
-
نوش زهر
یکشنبه 27 بهمن 1387 14:29
به نام خدا نوش زهر از تیز عشقم داده اند سختی و رنج و بهشتم داده اند لحظه ای غم یک جهان اسایش است جان من سختی کشی بی سازشست ای که از اوج فلک دیدی مرا در زمینم در زمانم ای خدا ای غم عالم سرم بشکست ورفت نه گرفت وبست ننشستو برفت ای به دلداری تو مشهور جهان نام ننگم کی نهادی بر زبان خوب بنگر حال و احوال مرا جای خالی کن...
-
غمگین و تنها
یکشنبه 27 بهمن 1387 14:16
به نام خدا افسرده حالی بیکسم ، غمگین و تنها تنها ترین تنها منم ،تا صبح فردا هر لحظه از عمرم شب و، روزم تویی تو هر لحظه مستم با تو و ، شورم تویی تو مستم اگر نادیده هستم ، روی ماهت قلبم حزین فکرم غمین ، دیده به راهت عاقل شدم دیدم تو را ، در اوج مستی دیدم خدا را تو، خدا را میپرستی ای جان من ای روح من، ای حضرت دوست او از...